ستاره عزيزم از صبح كه بيدار شدم اندوه عميقي حس كردم.خوب كه فكر كردم به ياد اوردم كه دوست عزيزم در غم از دست دادن پدر سوگوار است.صفحه كوير را باز كردم تا سطري به عنوان دلداري برايش بنويسم اما صفحه كه باز شد حشمم به ايه زيبايي از قران كريم افتاد كه ستاره خود به او تمسك حسته بود.با خود گفتم ستاره خود ياري دارد كه او را بي نياز از هر ارام بخشي ميكند.سپس اين را زمزمه كردم كه..
پروردگارا ! در بي كسي ها - تنها تويي ارام بخش بي قراران.
تنها تويي شادي فزاي سوگواران.
اين عمر سبكسايه ي ما بسته به آهي است / دودي ز سر جمع پريد و نفسي رفت ....باز هم تسليت و آرزوي صبر و شكيبايي !
يا علي مدد
سلام دوستم
خوشحالم كردي كه سر زدي مطلب خوب و مفيدي نوشتي . خداوند همه رفتگان را غريق رحمت خود گرداند . آمين .
التماس دعا.........
آهنگري بود كه با وجود رنج هاي متعدد و بيماري اش عميقاً به خدا عشق مي ورزيد. روزي يكي از دوستانش كه اعتقادي به خدا نداشت از او پرسيد: «تو چگونه مي تواني خدايي را كه رنج و بيماري نصيبت مي كند دوست داشته باشي؟»
آهنگر سر به زير آورد و گفت:«وقتي كه مي خواهم وسيله اي آهني بسازم يك تكه آهن را در كوره قرار مي دهم. سپس آن را روي سندان مي گذارم و مي كوبم تا به شكل دلخواهم درآيد. اگر به صورت دلخواهم درآمد مي دانم كه وسيله مفيدي خواهد بود اگر نه آن را كنار مي گذارم. همين موضوع باعث شده است كه هميشه به درگاه خداوند دعا كنم كه خدايا! مرا در كوره هاي رنج قرار ده اما كنار نگذار
«جبران خليل جبران»
ما بدين جا نه پي حشمت و جاه امده ايم
از بد حادثه اينجا به پناه آمده ايم
روحش شاد
دوستدار هميشگي تو
نــــــدا