سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از خرد تو را این باید که راه گمراهى‏ات را از راه رستگاریت ، نماید . [نهج البلاغه]

کویر


« مرا کسی نساخت ، خدا ساخت نه آنچنان که کسی می خواست ، که من کسی نداشتم ، کسم خدا بود کس بی کسان »(1)

چه خوب که پدرم عصیان کرد و نپذیرفت آرامش کوری را . آری فریفته نشد ؛ عصیان کرد . مگر در بهشت شیطان را جایی بود که آدم را بفریبد؟ نه ، و همه اینها خواست تو بود ، چرا که بهشت بی عشق ، عشق بدون خواستن ، عشق بدون درد چه مفهومی می تواند داشته باشد؟!!! حتی اگر از جهنم بگذرد تا به بهشتت راهش دهی ، آدم را سزاوارتر است تا بهشت بی درد وآماده .

و این زمین نیز همان بهشت توست ، آدم نزول کرد اما نه مکانی ؛ بلکه قربی ، و آنوقت هم تنهایش نگذاشتی و نمی گذاری ، تا فاصله را کم کنیم ، نزدیک بودنت را لمس کنیم ، به تو بپیوندیم تا بتوانیم جاری بودن جویبارهایت را ببینیم، تو شویم و هر چه بخواهیم همان شود.

« ناتانائیل تو خدا را در تملک داری و خود از آن بی خبر بوده ای ! تملک خدا ، یعنی دیدن او ، اما کسی به او نمی نگرد . ای بلعام آیا در خم هیچ کوره راهی خدا را هنگامیکه دراز گوشت در برابرش ایستاد ندیده ای ؟ »(2)

حال خدایا از تو یاری می طلبم ؛

 یاریم کن در شدن ، رسیدن ، عاشق بودن و در دیدنت.

 یاریم کن تا غمخانه خود ودیگران را به خرابات برم و به میخانه ای مبدل سازم،

 تا ساقی باشم و شراب عشق بنوشانم ،

 سبوی غم را بشکنم ، خرقه ریا را بسوزانم و آزاد و رها مطرب را به بزم بخوانم

                                         دستی برزنم و چرخی.

اگر تو بخواهی و توانم دهی.

شاد باشید وسربلند

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

(1) - برگرفته از کتاب هبوط در کویر  _ دکتر علی شریعتی

(2) - برگرفته از کتاب مائده های زمینی _ آندره ژید

   -  بلعام از پیامبران سرزمین بین النهرین ؛ پادشاه موآب از او خواست که با گرفتن پاداشی عبرانیان را نفرین کند ،بلعام بدین منظور سوار بر الاغی به راه افتاد اما حیوان از رفتن باز ایستاد و خواست پادشاه اجابت نشد.

 

 

 

 

 



ستاره ::: چهارشنبه 86/5/10::: ساعت 1:7 عصر