در آنچه به علیّ سفارش کرده است ـ :
ای علی! خواب دانشمند برتر ازعبادت عابد است .
[پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
باور کنیم
بر درمیخانه رفتن کار یکرنگان بود
خود فروشان را به کوی می فروشان راه نیست
راستی ما خودمون رو به چی میفروشیم و به چه قیمتی ؟؟؟؟
خدایا ! مرا وسیله ای برای صلح و آرامش قرار ده ،
بگذار هر جا تنفر است ، بذر عشق بکارم
هر جا آزردگی است ، ببخشایم
هر جا شک است ، ایمان ،
هر جا یاءس است ، امید ،
هر جا تاریکی است ، روشنایی و هر جا غم جاری است ،
شادی نثار کنم.
الهی ! توفیقم ده که بیش از طلب همدردی ، همدردی کنم.
پیش از آن که مرا بفهمند ،
دیگران را درک کنم .
پیش از آن که دوستم بدارند ، دوست بدارم .
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم
و در بخشیدن است که بخشنده می شویم
و در مردن است که حیات ابدی می یابیم .
« فرانسیس آسیسی »
منبع : شما عظیم تر از آنی هستید که می اندیشید
شادوسربلند باشید
به نام بی نام او بیا تا شروع کنیم
در امتداد شب بنشینیم و طلوع کنیم
مهم نیست چگونه ، چرا و چند
به یک تلنگر ساده بیا تا رجوع کنیم
ببین که خاک چگونه به سجده افتادست
چرا غرور و تفاخر ، بیا تا رکوع کنیم
از همه پرندگان مرغان برند
کز قفس قبل از اجل برمی پرند
و سلام به سیمرغ
سلام
عیدتون مبارک
و
همه دوستانی که بودند و هستند و رفتند را دوست خواهم داشت اما باید رفت ، گرچه باز هم به سراغ وبهایتان می آیم. خداحافظ
شاد و سربلند باشید
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژدهها دادست
که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
که این حدیث ز پیر طریقتم یادست
غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست
رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشادست
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزاردامادست
نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل
بنال بلبل بی دل که جای فریادست
حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قما ر دیگر
روح راضی نیست . روح در خوشی و سعادت به خواب می رود . این استراحت است نه بیداری . باید بیدار بود . پس ، درد بهتر از شادی است زیرا که روح را زنده تر می کند . علو و عظمت در زندگی پر از شدت و حدت است.